
وفاداری به موسیقی سنتی به معنای انکار نوآوری نیست/ این موسیقی را باید به زبان روز دربیاوریم
گفتوگوی مشروح با «محمدرضا تنها»؛

محمدرضا تنها خواننده موسیقی ایرانی میگوید: بسیاری از نسلهای جدید شاید کمتر به موسیقی سنتی ایرانی گوش بدهند و بیشتر تحت تأثیر جریانهای موسیقی غربی و مدرن قرار گرفتهاند، با این حال هنوز هم طرفداران موسیقی اصیل ایرانی کم نیستند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری راکو، محمدرضا تنها، خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی، از شاگردان استادان اکبر گلپایگانی (گلپا) و حسین خواجهامیری (ایرج) است. او در خانوادهای با پیشینهٔ موسیقیایی متولد شد؛ پدربزرگ، پدر و عمویش همگی از خوانندگان آواز اصیل ایرانی بودند. در حوزهٔ فعالیتهای هنری، محمدرضا تنها با بهنام خدارحمی، آهنگساز و دوست دیرینهاش، همکاریهای متعددی داشته است. او همچنین علاقهٔ ویژهای به جمشید هاشمپور، بازیگر معروف ایرانی، دارد و او را قهرمان تمام دوران زندگیاش میداند و برای او نیز آهنگی با نام این هنرمند اجرا و منتشر کرده است.
از جمله آثار منتشرشدهٔ او میتوان به آلبوم «بخوان با من» اشاره کرد. همچنین، تکآهنگهایی مانند «دنیای پریشون» با همکاری بهنام خدارحمی، «بیقراری»، «زندگی دلنشینه» و «خدایا» از دیگر کارهای او هستند.
با وی درباره همکاری با استاد ایرج خواجهامیری و دیگر همکاریهایش گفتوگو کردهایم:
مهمترین درسی که از استاد ایرج آموختم دلی و احساسی بودن موسیقی است
درباره نحوه همکاری خود با ایرج خواجهامیری برایمان بگویید؟
همکاری من با استاد ایرج خواجه امیری از طریق یک پروژه مشترک آغاز شد. من همیشه به او به عنوان یک الگو نگاه میکردم و وقتی فرصتی پیش آمد که در کنارش کار کنم، بیدرنگ پذیرفتم. این همکاری نه تنها به من فرصتی برای یادگیری مستقیم از ایشان داد، بلکه نشان داد که چگونه باید احساسات و تکنیکها را در موسیقی ادغام کرد.
از استاد ایرج همیشه چیزهای زیادی آموختم، اما مهمترین درس من از او این بود که موسیقی باید از دل و احساس بیرون بیاید. تکنیکها و آموزشهایشان در آواز، همیشه در کنار احساسات ناب و صداقت در اجرا بودهاند. این روش به من کمک کرد تا صدای خود را بیشتر بشناسم.
محصول این همکاری مشترک و آموختههای شما از این همکاری چیست؟
همکاری با استاد ایرج خواجهامیری به من یاد داد که چطور میتوانم همزمان با حفظ اصالت خود، در پروژههای مختلف موسیقی ایرانی شرکت کنم. تفاوتهایی که در سبک موسیقی استاد ایرج با دیگر هنرمندان وجود دارد، به من کمک کرده تا دامنه صدای خود را گسترش دهم و با رنگهای مختلف موسیقی ایرانی آشنا شوم.
در استودیو در حال ضبط بودیم که استاد ایرج با همان دقت و حساسیت همیشگی، به من یادآوری کرد که در هر اجرا، احساسات باید حرف اول را بزند. این لحظه برای من بسیار الهامبخش بود و باعث شد تمرکز بیشتری روی بیان احساسی موسیقی داشته باشم.
همکاری با استا ایرج دریچه تازهای از موسیقی برایم گشود
استاد ایرج نه تنها به من در بهبود تکنیک آواز کمک کرد، بلکه درک عمیقتری از موسیقی ایرانی به من داد. او به من نشان داد که موسیقی یک زبان جهانی است که از هر احساس انسانی نشآت میگیرد. این دیدگاه به من کمک کرد که نگاه تازهای به کار خود پیدا کنم.
همخوانی با استاد ایرج، موجب شد تا من به هماهنگی کامل با او برسم. البته که او به من توصیه میکرد که در هنگام همخوانی، صدای خود را پیدا کنم و در عین هماهنگی، اصالت صدای خود را حفظ کنم. این نکته به من کمک کرد که در هر اجرا، همزمان با استاد هماهنگ باشم، ولی خودم را نیز نشان دهم.
همچنین همکاری با استاد ایرج برای من یک فرصت بینظیر بود. این تجربه نه تنها حرفهای بودن، بلکه باعث شد تا به طور شخصی هم رشد کنم. در کنار ایشان احساس کردم که موسیقی واقعاً یک سفر است و باید همیشه در آن پیشرفت کرد. یکی از بزرگترین درسهایی که از استاد ایرج گرفتم این است که هیچگاه نباید در موسیقی کوتاه بیایید. حتی اگر موفقیتهای زیادی داشته باشید، همیشه باید در جستجوی بهتر شدن باشید. این رویکرد باعث شد که همیشه خودم را به چالش بکشم.
در نهایت همکاری با استاد ایرج خواجهامیری برای من همیشه یک افتخار بوده و امیدوارم در آینده نیز بتوانم با ایشان پروژههای بیشتری انجام دهم. البته به عنوان هنرمند مستقل، همیشه علاقه دارم که با دیگران هم کار کنم و از تجربیات متفاوت بهره ببرم.
سعی دارم ضمن وفاداری به سنتهای موسیقی ایرانی، احساس شخصی خودم را در صدایم بگنجانم
در شکلگیری صدای شما چه چیزهایی تاثیرگذار بود؟
تاثیرات بسیاری از استادان و تجربههای موسیقاییام داشتم. صدای من بیشتر تحت تاثیر تکنیکهای قدیمی آواز ایرانی است که در آن توجه به اصول درست تنفس، تسلط بر صدای نرم و استفاده از مَصَوَبهها و ریزآواییها جایگاه ویژهای دارد. من همیشه سعی کردهام که با تمرین مداوم و تعمق در آثار بزرگان، صدای خود را به گونهای شکل بدهم که ضمن وفاداری به سنتهای موسیقی ایرانی، احساس شخصی خودم را در آن بگنجانم.
مشکلات موجود در عرصه موسیقی را چه چیزهایی میدانید.
یکی از بزرگترین مشکلات، کمبود فضای مناسب برای اجرای موسیقی سنتی است. متاسفانه سالنهای زیادی برای این نوع موسیقی وجود ندارد و وقتی هم که اجرا میشود، معمولاً مورد استقبال گستردهای قرار نمیگیرد. علاوه بر این، بسیاری از جوانان به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، بهجای پیگیری هنر، به سمت شغلهای دیگر میروند. این مسائل باعث میشود که نتوانیم آنطور که باید، موسیقی سنتی را بهدرستی معرفی و اجرا کنیم.
نظرتان درباره ترکیب موسیقیهای مختلف چیست؟
من به ترکیب سنت و نوآوری اعتقاد دارم. اگرچه موسیقی سنتی باید بر اصول پایه خود استوار باشد، اما این به معنای انکار نوآوری و گسترش افقهای جدید نیست. تکنیکهای جدید میتوانند به زیباتر شدن و گستردهتر شدن موسیقی کمک کنند، به شرطی که در چارچوب اصالت و هویت موسیقی ایرانی قرار گیرند. در نهایت، هدف من این است که موسیقی سنتی را زنده نگه دارم و در عین حال آن را به زبان روز تبدیل کنم.
در شکلگیری صدای خود، تاثیرات بسیاری از استادان و تجربههای موسیقاییام داشتم. صدای من بیشتر تحت تاثیر تکنیکهای قدیمی آواز ایرانی است که در آن توجه به اصول درست تنفس، تسلط بر صدای نرم و استفاده از مَصَوَبهها و ریزآواییها جایگاه ویژهای دارد. من همیشه سعی کردهام که با تمرین مداوم و تعمق در آثار بزرگان، صدای خود را به گونهای شکل بدهم که ضمن وفاداری به سنتهای موسیقی ایرانی، احساس شخصی خودم را در آن بگنجانم.
تکنیکهای جدید میتوانند به زیباتر شدن و گستردهتر شدن موسیقی کمک کنند
درخصوص مقایسه موسیقی ایرانی و غربی نظری دارید؟
واقعیت این است که موسیقی سنتی ایرانی در مقایسه با موسیقی غربی یا حتی موسیقی پاپ، شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. اما من اعتقاد دارم که این موسیقی همچنان ریشههای عمیق فرهنگی و هویتی دارد و از نسل به نسل منتقل میشود. مشکلی که وجود دارد، این است که بسیاری از نسلهای جدید شاید کمتر به این موسیقی گوش میدهند و بیشتر تحت تاثیر جریانهای موسیقی غربی و مدرن قرار گرفتهاند. با این حال، کسانی که بهطور جدی دنبال موسیقی اصیل ایرانی هستند، هنوز هم به این هنر عشق میورزند و آن را حفظ میکنند.
برای علاقهمندان به خوانندگی در این سبک چه توصیهای دارید؟
توصیه من این است که در ابتدا به طور عمیق و درست با اصول موسیقی سنتی آشنا شوند. هیچچیز جایگاه و ارزش مطالعه و تمرین صحیح را نمیگیرد. در عین حال، باید به تجربیات و احساسات خود احترام بگذارند و همیشه به دنبال رشد فردی باشند. هیچوقت فراموش نکنند که موسیقی باید از دل برخیزد و با مخاطب ارتباط عاطفی برقرار کند، نه صرفاً یک نمایش تکنیکی.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "وفاداری به موسیقی سنتی به معنای انکار نوآوری نیست/ این موسیقی را باید به زبان روز دربیاوریم" هستید؟ با کلیک بر روی استان ها، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "وفاداری به موسیقی سنتی به معنای انکار نوآوری نیست/ این موسیقی را باید به زبان روز دربیاوریم"، کلیک کنید.