معرفی فیلم بلید (Blade)

فیلم بلید (Blade) محصول ۱۹۹۸، اثری پیشگام و نمادی از انقلاب ژانر ابرقهرمانی است که با جسارت فضای تاریک، اکشن مهیج و خشونت کنترل شده را به سینما آورد. این فیلم با نقش آفرینی فراموش نشدنی وسلی اسنایپس، اولین موفقیت بزرگ مارول در گیشه بود و راه را برای ساخت فیلم های ابرقهرمانی بزرگسالانه هموار کرد.

دهه ۹۰ میلادی دوران عجیبی برای فیلم های اقتباسی از کمیک بوک ها بود؛ دورانی که هرچند تلاش هایی برای نمایش قهرمانان محبوب روی پرده سینما صورت می گرفت، اما اغلب به نتایج مورد انتظار منجر نمی شد. در این میان، بلید پا به عرصه گذاشت و با رویکردی متفاوت، ژانر ابرقهرمانی را به سمت و سویی جدید هدایت کرد. این فیلم نه تنها یک اثر اکشن-ترسناک موفق بود، بلکه توانست جایگاه مارول را در دنیای سینما مستحکم کند و نشان دهد که شخصیت های کمیک می توانند فراتر از انتظارات، مخاطبان را جذب خود کنند. تماشاگران با دیدن بلید، تجربه ای متفاوت از یک قهرمان را لمس کردند؛ قهرمانی که در سایه شهر زندگی می کرد و با موجوداتی نبرد می کرد که اغلب در افسانه ها و کابوس ها جای داشتند.

داستان فیلم بلید: شکارچی روز و شب

فیلم بلید روایتگر داستانی از تقابل خیر و شر در دنیایی است که خون آشام ها در سایه آن زندگی می کنند و بشریت از وجود آن ها بی خبر است. این فیلم مخاطب را به قلب دنیای زیرزمینی خون آشام ها می برد و قهرمانی را معرفی می کند که خود نیمه ای از این دنیاست، اما علیه آن قیام کرده است.

اریک بروکس، دمفیر انتقام جو

در کانون داستان، اریک بروکس قرار دارد؛ شخصیتی که بعدها به بلید معروف می شود. او در شرایطی کاملاً غیرعادی متولد شد: مادرش، درست در لحظه زایمان، توسط یک خون آشام مورد حمله قرار گرفت و نیش او باعث شد که اریک با خون نیمه-خون آشامی به دنیا بیاید. این ویژگی منحصر به فرد به او قدرت های ماورایی خون آشام ها را می بخشد، اما در عین حال، او را از نقاط ضعف معمول آن ها مانند نور خورشید و سیر شدن از خون انسان، مصون نگه می دارد. همین ویژگی او را به روزگرد تبدیل کرده است؛ موجودی که می تواند در روشنایی روز فعالیت کند و در تاریکی شب، به شکار هم نوعان شیطانی خود بپردازد. بلید قسم خورده است تا انتقام مادرش را از خون آشام ها بگیرد و بشریت را از تهدید آن ها نجات دهد.

شخصیت های کلیدی

• آبراهام ویسلر: مربی، همکار و در حقیقت، پدرخوانده بلید است. ویسلر یک شکارچی خون آشام کهنه کار و متخصص در ساخت و توسعه سلاح های ضد خون آشام است. او نه تنها دانش و مهارت های لازم برای نبرد را به بلید آموخته، بلکه به او حس خانواده و هدف بخشیده است. ارتباط پیچیده و عمیق ویسلر و بلید، یکی از ستون های عاطفی فیلم را تشکیل می دهد.
• دیکن فراست: آنتاگونیست اصلی و یک خون آشام جوان، جاه طلب و مدرن است. برخلاف خون آشام های سنتی که به دنبال پنهان ماندن هستند، فراست رؤیای تسلط کامل بر جهان و تبدیل بشریت به خون آشام ها را در سر دارد. او نماینده نسلی جدید از خون آشام هاست که به گذشته پایبند نیستند و به دنبال کسب قدرت مطلق با روش های نوین هستند. کاریزمای شیطانی و بی رحمی او، فراست را به یک شرور به یادماندنی تبدیل می کند.
• کارن جنسون: یک هماتولوژیست انسانی باهوش و کنجکاو است که به طور اتفاقی وارد دنیای تاریک بلید می شود. پس از اینکه توسط یک خون آشام مورد حمله قرار می گیرد و بلید او را نجات می دهد، کارن با دیدن این دنیای پنهان شوکه می شود. او به بلید در مبارزه اش کمک می کند و با دانش علمی خود، راه حل هایی برای مقابله با خون آشام ها ارائه می دهد. نقش کارن به عنوان یک شخصیت انسانی، پلی است برای مخاطب تا با این دنیای ماورایی ارتباط برقرار کند.

خلاصه پیرنگ اصلی

داستان اصلی فیلم حول محور تلاش دیکن فراست برای بیدار کردن لا ماگرا، خدای خون خون آشام ها، می چرخد. فراست معتقد است با بیدار کردن این موجود باستانی، می تواند قدرتی بی حد و حصر به دست آورد و نسل خون آشام ها را بر انسان ها مسلط کند. او به خونی خاص نیاز دارد که تنها در رگ های بلید یافت می شود. بلید، همراه با ویسلر و کارن، باید با این نقشه شوم مقابله کند و فراست را پیش از آنکه بتواند مراسمش را تکمیل کند، متوقف سازد. فیلم پر است از صحنه های اکشن نفس گیر، مبارزات تن به تن مهیج و جلوه های ویژه ای که فضای ترسناک و نوآر فیلم را تکمیل می کند. هر گام بلید در این مسیر، مخاطب را بیشتر درگیر این نبرد تاریک می کند و حس فوریت و هیجان را منتقل می سازد.

بازیگران و تیم تولید: قدرت های پشت پرده

موفقیت هر فیلمی، نتیجه همکاری بی نظیر بازیگران و عوامل پشت صحنه است. در مورد بلید، این تیم توانستند با استعداد و خلاقیت خود، یک داستان کمیک بوکی را به یک تجربه سینمایی فراموش نشدنی تبدیل کنند.

وسلی اسنایپس در نقش بلید

بدون شک، یکی از عوامل اصلی موفقیت و ماندگاری فیلم بلید، نقش آفرینی بی نظیر و کاریزماتیک وسلی اسنایپس در نقش شخصیت اصلی است. اسنایپس که خود یک هنرمند رزمی کار است، با حرکات فیزیکی خیره کننده و حضور قدرتمندش، بلید را به یک نماد از قهرمانان اکشن تبدیل کرد. او نه تنها مهارت های مبارزه ای بلید را به خوبی به نمایش گذاشت، بلکه عمق درونی و رنج یک دمفیر را نیز به تصویر کشید؛ موجودی که نه کاملاً انسان است و نه کاملاً خون آشام، و در میان این دو جهان سرگردان است. اسنایپس با آن نگاه های نافذ و حالت های چهره جدی، توانست ارتباط عمیقی با تماشاگر برقرار کند و بلید را از یک شخصیت کاغذی به قهرمانی واقعی و ملموس تبدیل نماید. این نقش به یکی از برجسته ترین و به یادماندنی ترین نقش های کارنامه هنری او تبدیل شد و بسیاری معتقدند که هیچ بازیگر دیگری نمی توانست این نقش را به این خوبی ایفا کند.

استیون درف در نقش دیکن فراست

در مقابل بلید جدی و مصمم، استیون درف با نقش آفرینی خود در نقش دیکن فراست، یک شرور جذاب و در عین حال بی رحم را به تماشاگران معرفی کرد. فراست خون آشامی است که از سنت ها بیزار است و به دنبال انقلاب در جامعه خون آشام هاست. درف توانست ترکیبی از جاه طلبی، بی رحمی و یک نوع جذابیت مدرن را در شخصیت فراست به نمایش بگذارد که او را به رقیبی شایسته و قدرتمند برای بلید تبدیل می کرد. تقابل شخصیت های آرام و فیزیکی بلید با فراستِ پرهیاهو و جاه طلب، تنش دراماتیک فیلم را دوچندان می کرد.

نقش آفرینی های مکمل

در کنار اسنایپس و درف، حضور کریس کریستوفرسون در نقش آبراهام ویسلر، مربی و همکار بلید، و نو باشه رایت در نقش کارن جنسون، هماتولوژیست انسانی، نیز به غنای فیلم افزود. کریستوفرسون با بازی گرم و پخته خود، نقش پدری را برای بلید ایفا می کرد که در عین حال به او آموزش می داد و در مسیر پرخطرش یاری اش می کرد. نو باشه رایت نیز در نقش کارن، کاراکتری باهوش و آسیب پذیر را به تصویر کشید که به مرور زمان، جسارت و قدرت خود را در مواجهه با دنیای خون آشام ها نشان می دهد. این بازیگران مکمل به خوبی توانستند به داستان عمق بخشیده و ابعاد انسانی آن را تقویت کنند.

کارگردانی استیون نورینگتون و نویسندگی دیوید اس. گویر

استیون نورینگتون، کارگردان فیلم، با سبک بصری متمایز خود، فضای تاریک و نوآر فیلم را به شکلی هنرمندانه به تصویر کشید. او توانست صحنه های اکشن را به شکلی دینامیک و هیجان انگیز کارگردانی کند که با فضای ترسناک فیلم نیز همخوانی داشت. نورینگتون به خوبی توانست دنیایی خلق کند که همزمان جذاب و دلهره آور باشد و مخاطب را در آن غرق کند. از سوی دیگر، دیوید اس. گویر، نویسنده فیلم، نقش بسزایی در شکل دهی به داستان و شخصیت های دنیای بلید داشت. او با اقتباس هوشمندانه از کمیک بوک ها، توانست داستانی منسجم و پرکشش بنویسد که هم به ریشه های شخصیت وفادار بود و هم عناصری جدید و هیجان انگیز را به آن اضافه می کرد. همکاری این دو، زیربنای یک فیلم موفق و پرطرفدار را بنا نهاد.

جزئیات تولید و جلوه های ویژه

فیلم بلید با بودجه ای حدود ۴۵ میلیون دلار تولید شد که برای آن زمان، بودجه قابل توجهی محسوب می شد. تصویربرداری اصلی فیلم در سال ۱۹۹۷ آغاز شد و بخش عمده آن در لس آنجلس و برخی صحنه ها در دره مرگ فیلمبرداری شدند. دکورها و صحنه آرایی ها نیز با دقت فراوان ساخته شدند تا فضای منحصر به فرد فیلم را بازتاب دهند. تیم جلوه های ویژه، به ویژه فلت ارت پروداکشنز، نقش مهمی در خلق اتمسفر وهم آلود و صحنه های اکشن خونین فیلم ایفا کردند. استفاده از ترکیبی از جلوه های ویژه عملی و CGI، به فیلم ظاهری واقعی تر و در عین حال فانتزی بخشید و توانست دنیای خون آشام ها را به شکلی باورپذیر نمایش دهد.

وسلی اسنایپس با نقش آفرینی فیزیکی و کاریزماتیک خود، شخصیت بلید را از صفحات کمیک بوک به نمادی ماندگار در ژانر اکشن تبدیل کرد و راه را برای قهرمانان ابرقهرمانی تیره تر هموار ساخت.

تأثیر و میراث: پیشگام در ژانر ابرقهرمانی مدرن

فیلم بلید، فراتر از یک سرگرمی محض، تأثیرات عمیقی بر صنعت سینما و به ویژه ژانر ابرقهرمانی گذاشت. این فیلم نه تنها از نظر تجاری موفق بود، بلکه توانست جایگاه ویژه ای در قلب تماشاگران و منتقدان برای خود دست و پا کند.

موفقیت تجاری در گیشه

هنگامی که بلید در سال ۱۹۹۸ اکران شد، بسیاری انتظار یک موفقیت بزرگ را از یک فیلم ابرقهرمانی مارول نداشتند، چرا که پیش از آن، فیلم های مارول کمتر به موفقیت های تجاری چشمگیر دست یافته بودند. با این حال، بلید با فروش ۷۰ میلیون دلار در گیشه ایالات متحده و مجموع ۱۳۱.۲ میلیون دلار در سراسر جهان، یک موفقیت تجاری بزرگ محسوب شد. این ارقام فروش، با توجه به بودجه ۴۵ میلیون دلاری فیلم، سودآوری قابل توجهی را نشان می داد و ثابت کرد که شخصیت های مارول، حتی آن هایی که کمتر شناخته شده بودند، پتانسیل تجاری عظیمی در سینما دارند.

بازخورد منتقدان و تماشاگران

با وجود اینکه نظرات منتقدان درباره بلید متفاوت بود – برخی آن را به خاطر اکشن، فضاسازی و بازی اسنایپس تحسین کردند و برخی دیگر از فیلمنامه و برخی جنبه های آن انتقاد داشتند – اما این فیلم با استقبال گرم تماشاگران مواجه شد. مخاطبان از لحن تاریک، اکشن بی وقفه و شخصیت پردازی متفاوت بلید لذت بردند. این استقبال عمومی باعث شد که بلید به سرعت به یک کالت کلاسیک تبدیل شود و طرفداران پرشور خود را پیدا کند. محبوبیت آن در گذر زمان نیز کم نشد و همچنان به عنوان یکی از فیلم های تأثیرگذار در تاریخ سینمای کمیک بوکی شناخته می شود.

تأثیر بر ژانر ابرقهرمانی

شاید مهم ترین میراث بلید، تأثیر آن بر ژانر ابرقهرمانی باشد. این فیلم با درجه سنی R (مخصوص بزرگسالان) و لحن خشن و تاریکش، اثبات کرد که فیلم های کمیک بوکی لزوماً نباید برای تمام سنین مناسب باشند. بلید راه را برای ساخت فیلم های ابرقهرمانی بزرگسالانه دیگر مانند «ددپول» (Deadpool) و «لوگان» (Logan) هموار کرد و نشان داد که می توان داستان های پیچیده تر و خشن تر را نیز با موفقیت روی پرده سینما برد. پیش از بلید، بسیاری از تهیه کنندگان و استودیوها تمایلی به سرمایه گذاری روی فیلم های کمیک بوکی تاریک تر نداشتند. اما موفقیت بلید، این طرز فکر را تغییر داد و زمینه را برای تنوع بیشتر در این ژانر فراهم آورد. بلید به عنوان اولین موفقیت بزرگ مارول در گیشه شناخته می شود و این موفقیت، استودیو را تشویق کرد تا به دنبال اقتباس های بیشتری از شخصیت های خود برود و در نهایت، به شکل گیری دنیای سینمایی مارول (MCU) نیز کمک شایانی کرد.

فرانچایز بلید: گسترش دنیای یک شکارچی

موفقیت چشمگیر فیلم بلید (۱۹۹۸)، راه را برای گسترش این دنیای خون آشامی و ماجراهای شکارچی روزگرد باز کرد. این شخصیت جذاب، در قالب دو فیلم دنباله و یک سریال تلویزیونی، به حیات خود ادامه داد.

بلید ۲ (۲۰۰۲)

چهار سال پس از اکران فیلم اول، بلید ۲ (Blade II) در سال ۲۰۰۲ به پرده سینماها آمد. این فیلم به کارگردانی گیلرمو دل تورو، کارگردان نامی و خلاق مکزیکی، اغلب به عنوان بهترین قسمت سه گانه بلید شناخته می شود. دل تورو با سبک بصری منحصر به فرد و توانایی اش در خلق موجودات فانتزی و ترسناک، توانست عنصری تازه و هیجان انگیز به دنیای بلید اضافه کند. داستان بلید ۲، بلید و ویسلر را در برابر نژاد جدیدی از خون آشام ها به نام ریپرها قرار می دهد؛ موجوداتی جهش یافته و وحشی تر که هم انسان ها و هم خون آشام های سنتی را تهدید می کنند. بلید مجبور می شود با گروهی از خون آشام ها به نام بلادپک متحد شود تا ریپرها را از بین ببرد. این فیلم با صحنه های اکشن فوق العاده، طراحی هیولاهای خلاقانه و فضایی تیره تر، توانست هم نظر منتقدان و هم تماشاگران را جلب کند.

بلید: سه گانگی (۲۰۰۴)

بخش پایانی سه گانه اصلی، بلید: سه گانگی (Blade: Trinity) در سال ۲۰۰۴ اکران شد. این بار، دیوید اس. گویر، نویسنده دو فیلم اول، علاوه بر نگارش فیلمنامه، کارگردانی را نیز بر عهده داشت. در این فیلم، بلید در معرض دید عموم قرار گرفته و توسط اف بی آی تحت تعقیب است. او مجبور می شود با گروهی از شکارچیان خون آشام به نام نایت استاکرز متحد شود که شامل هانیبال کینگ (رایان رینولدز) و ابیگیل ویسلر (جسیکا بیل)، دختر آبراهام ویسلر، می شوند. آن ها باید با دراکولا، نخستین و قدرتمندترین خون آشام، مبارزه کنند که توسط یک گروه از خون آشام ها بیدار شده است. اگرچه این فیلم تلاش کرد تا دنیای بلید را گسترش دهد و شخصیت های جدیدی را معرفی کند، اما با چالش هایی در زمینه داستان سرایی و کارگردانی مواجه شد و به اندازه دو قسمت قبلی با استقبال مواجه نشد. با این حال، پایان بخش سه گانه اصلی بلید بود.

سریال بلید (۲۰۰۶)

موفقیت سینمایی بلید باعث شد تا این شخصیت به تلویزیون نیز راه پیدا کند. در سال ۲۰۰۶، یک سریال تلویزیونی سیزده قسمتی با عنوان بلید: سریال (Blade: The Series) از شبکه پارامونت پخش شد. این سریال پس از وقایع بلید: سه گانگی اتفاق می افتد و این بار استیکی فینگاز، نقش بلید را به جای وسلی اسنایپس ایفا می کند. دیوید اس. گویر نیز در ساخت این سریال نقش داشت. این سریال تلاش کرد تا دنیای بلید را به شکلی عمیق تر و با جزئیات بیشتر برای تلویزیون به تصویر بکشد، اما متأسفانه پس از یک فصل لغو شد و نتوانست به اندازه فیلم ها موفقیت کسب کند.

بلید ۲، با کارگردانی خلاقانه گیلرمو دل تورو، نه تنها دنباله ای موفق بود بلکه معیاری جدید برای کیفیت در میان فیلم های ابرقهرمانی به وجود آورد و تجربه ای هیجان انگیز را برای طرفداران رقم زد.

آینده بلید: بازگشت به دنیای سینمایی مارول (MCU)

پس از سال ها گمانه زنی و انتظار، حقوق شخصیت بلید به خانه اصلی خود، یعنی مارول استودیوز، بازگشت. این بازگشت، نه تنها یک اتفاق مهم برای طرفداران قدیمی بلید بود، بلکه نویدبخش آینده ای روشن برای این شخصیت در دنیای سینمایی مارول (MCU) است؛ دنیایی که اکنون به پرطرفدارترین فرانچایز سینمایی جهان تبدیل شده است.

اخبار ریبوت و هیجان طرفداران

در سال ۲۰۱۹ و در جریان کامیک-کان سن دیگو، مارول استودیوز به طور رسمی اعلام کرد که قصد دارد بلید را ریبوت کرده و او را وارد دنیای سینمایی مارول کند. این خبر با شور و هیجان وصف ناپذیری از سوی طرفداران مواجه شد. بسیاری سال ها بود که منتظر بودند تا این شکارچی خون آشام، با سبک و سیاق خاص خود، به جمع قهرمانان مارول بپیوندد. اعلام ریبوت، نشان دهنده اراده مارول برای گسترش تنوع در قهرمانان خود و ورود به قلمروهای تاریک تر و ماورایی تر در MCU بود.

ماهرشالا علی در نقش بلید

یکی از بزرگترین شگفتی ها و اتفاقات هیجان انگیز در این ریبوت، انتخاب ماهرشالا علی، بازیگر برنده دو جایزه اسکار، برای ایفای نقش بلید بود. علی که پیش از این نیز در سریال های مارول (لوک کیج) حضور داشته، با حضور خود در نقش بلید، انتظارات را به شدت بالا برده است. انتخاب او نشان دهنده تمایل مارول به ارائه یک نسخه پخته تر، عمیق تر و احتمالاً متفاوت تر از بلید است. طرفداران کنجکاوند ببینند که چگونه علی می تواند این نقش نمادین را از آن خود کند و چه جنبه های جدیدی از شخصیت بلید را به نمایش بگذارد. حضور او، اعتبار و جذابیت بیشتری به این پروژه بخشیده است و انتظار می رود که یک بلید قدرتمند و تاثیرگذار را در MCU شاهد باشیم.

اهمیت بازگشت به خانه و تلفیق با MCU

بازگشت بلید به خانه اصلی اش، یعنی مارول استودیوز، اهمیت ویژه ای دارد. بلید، اولین موفقیت بزرگ مارول در گیشه بود که به این شرکت کمک کرد تا به قدرت های سینمایی خود پی ببرد. اکنون، او به جایی بازگشته که از نظر داستان سرایی، پتانسیل های بی نهایتی برای او وجود دارد. چگونگی تلفیق بلید با دنیای سینمایی مارول، سوالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. آیا او به عنوان یک شخصیت مستقل فعالیت خواهد کرد یا به تیم های دیگری مانند انتقام جویان خواهد پیوست؟ آیا او به طور مستقیم با تهدیدات ماوراءالطبیعه ای که در فازهای اخیر MCU (مانند سریال مون نایت و فیلم دکتر استرنج در مولتی ورس جنون) معرفی شده اند، مرتبط خواهد بود؟ انتظار می رود که بلید، دریچه ای جدید به بخش تاریک و عرفانی دنیای مارول بگشاید و فرصت های داستانی هیجان انگیزی را فراهم آورد. این نسخه جدید بلید، نه تنها خاطرات گذشته را زنده می کند، بلکه رویکردی تازه به شخصیت او ارائه خواهد داد و به احتمال زیاد، با لحنی تاریک تر و خشن تر، همانند نسخه اصلی، به مخاطبان عرضه خواهد شد.

چرا باید فیلم بلید را ببینید؟

فیلم بلید (Blade) محصول سال ۱۹۹۸، فراتر از یک فیلم ابرقهرمانی معمولی است؛ این اثری است که توانست ژانری را متحول کند و میراثی ماندگار از خود بر جای بگذارد. اگر هنوز این فیلم را تماشا نکرده اید، یا قصد دارید دوباره به دنیای آن بازگردید، دلایل زیادی برای تماشای آن وجود دارد که فراتر از صرفاً سرگرمی است.

یکی از دلایل اصلی برای تماشای بلید، اکشن خیره کننده و طراحی صحنه های مبارزه آن است. وسلی اسنایپس با مهارت های رزمی واقعی خود، مبارزات بلید را به اوج رسانده و هر ضربه و حرکت او، تماشاگر را میخکوب می کند. صحنه های اکشن نه تنها از نظر فیزیکی پرقدرت هستند، بلکه از نظر بصری نیز جذابیت خاصی دارند و به خوبی با فضای تاریک و پر رمز و راز فیلم درآمیخته اند.

فضاسازی منحصر به فرد فیلم، یکی دیگر از نقاط قوت آن است. بلید، مخاطب را به دنیای زیرزمینی و تاریک خون آشام ها می برد؛ جایی که کلوپ های شبانه پر از خون آشام های جوان و جاه طلب هستند و توطئه های شوم در سایه شهر در حال شکل گیری است. این فضای نوآر و گوتیک، حس وحشت و هیجان را به بهترین شکل ممکن القا می کند و تجربه ای متفاوت از یک فیلم ابرقهرمانی ارائه می دهد. فیلم موفق می شود شما را در این دنیای بی رحم و جذاب غرق کند.

شخصیت پردازی قوی بلید، عامل دیگری است که این فیلم را متمایز می کند. بلید یک قهرمان کلاسیک با لباس های رنگارنگ نیست؛ او یک ضدقهرمان تنها، رنج دیده و مصمم است که در مرز بین دو جهان انسان و خون آشام زندگی می کند. وسلی اسنایپس به شکلی عمیق و کاریزماتیک، این شخصیت را به تصویر کشیده و توانسته است احساسات و درگیری های درونی او را به خوبی منعکس کند. تماشاگر با بلید همذات پنداری می کند و با او در مسیر انتقام و عدالت همراه می شود.

تأثیرات پایدار بلید بر سینمای ابرقهرمانی نیز قابل چشم پوشی نیست. این فیلم ثابت کرد که فیلم های اقتباسی از کمیک بوک ها می توانند دارای لحن تاریک تر، خشن تر و مناسب بزرگسالان باشند. بلید راه را برای موفقیت های بعدی فیلم های مارول هموار کرد و نشان داد که این شرکت پتانسیل تجاری عظیمی در گیشه دارد. بدون بلید، شاید مسیر برای فیلم های موفقی مانند مردان ایکس (X-Men) یا مرد عنکبوتی (Spider-Man) دشوارتر بود.

در نهایت، بلید یک کلاسیک مدرن است که پلی بین دوران فیلم های ابرقهرمانی قدیمی و عصر طلایی دنیای سینمایی مارول (MCU) زده است. این فیلم نه تنها برای طرفداران ژانر اکشن و ترسناک جذاب است، بلکه برای کسانی که به دنبال درک ریشه ها و تکامل فیلم های ابرقهرمانی هستند نیز ضروری است. تماشای بلید، به شما این فرصت را می دهد که خودتان تجربه کنید چرا این فیلم همچنان یک اثر مهم و محبوب باقی مانده و چرا جایگاه ویژه ای در تاریخ سینما دارد. این فیلم، داستانی هیجان انگیز، پر از اکشن و با شخصیتی به یادماندنی را ارائه می دهد که برای سال ها در ذهن شما باقی خواهد ماند. پس تردید نکنید و این اثر کلاسیک را به فهرست تماشای خود اضافه کنید؛ چه برای اولین بار و چه برای تجدید خاطره ای شیرین با شکارچی روزگرد.