خلاصه جامع کتاب نظریه در تئاتر مارک فورتیه

خلاصه کتاب نظریه در تئاتر ( نویسنده مارک فورتیه )
کتاب «نظریه در تئاتر» اثر مارک فورتیه، یک راهنمای جامع و عمیق برای درک ارتباط پیچیده میان نظریه های فرهنگی و هنر تئاتر است که به مخاطب کمک می کند تا فراتر از کلمات، به عمق مفاهیم اجرایی و تاثیرگذار این هنر بپردازد. این اثر برجسته با رویکردی کثرت گرایانه، دیدگاهی جامع از مکاتب فکری معاصر را ارائه می دهد و خواننده را به سفری اکتشافی در قلمرو اندیشه های تئاتری دعوت می کند.
مارک فورتیه در کتاب «نظریه در تئاتر» به بررسی دقیق و هوشمندانه رابطه میان نظریه و تئاتر می پردازد و مروری گسترده و در عین حال مقدماتی از مهم ترین جریان های نظری در حوزه فرهنگ و هنر به دست می دهد. ایشان با نگاهی فراتر از صرفاً ادبیات نمایشی، بر ماهیت اجرایی تئاتر، شامل فضا، بازیگر، مخاطب و روابط پیچیده میان این عناصر تمرکز می کند. این کتاب، اثری ارزشمند برای دانشجویان، پژوهشگران و فعالان تئاتر است که به دنبال درک عمیق تر از مبانی نظری هنر خود هستند. برای فورتیه، نظریه و تئاتر دو روی یک سکه اند؛ او معتقد است که باید «کیک را بخوریم و در همان حال به آن فکر کنیم»، یعنی هم لذت تجربه تئاتر را چشید و هم به مبانی فکری و نظری آن اندیشید.
طرح مسئله بنیادی کتاب: تئاتر در مقابل زبان (یا در کنار آن؟)
یکی از چالش های اساسی که مارک فورتیه در کتاب «نظریه در تئاتر» مطرح می کند، تفاوت بنیادین میان «درام» (به معنای متن نوشتاری) و «تئاتر» (به معنای اجرا و رویدادی زنده) است. بسیاری از نظریه های ادبی، تئاتر را صرفاً به عنوان یک متن مکتوب بررسی می کنند و بر نقش زبان و واژگان تأکید دارند. اما فورتیه بر این باور است که تئاتر بسیار فراتر از کلمات روی کاغذ است؛ تئاتر یک «اجرا» است و علاوه بر کلمات، با عناصری چون فضا، بازیگر، صحنه، مخاطب و پیچیدگی روابط میان آن ها سروکار دارد.
این تمایز، پرسش های کلیدی را پیش روی خواننده می گذارد: آیا می توان تئاتر را نوعی زبان دانست؟ اگر نه، چگونه تئاتر از الگوی زبانی رایج فراتر می رود و هویت مستقل خود را می یابد؟ چگونه این تمایز در تسلط زبان و نوشتار بر درک نظری جهان بازتاب می یابد و تئاتر چه نقشی در آن ایفا می کند؟ نویسنده با طرح این سوالات، به دنبال گشودن افق های جدیدی برای اندیشیدن درباره تئاتر و جایگاه آن در گستره وسیع تر نظریه های فرهنگی است. ایشان خواننده را به تأمل درباره ماهیت غیرکلامی و اجرایی تئاتر دعوت می کند که اغلب در مطالعات ادبی نادیده گرفته می شود.
رویکرد و ویژگی های منحصربه فرد نظریه در تئاتر
کتاب «نظریه در تئاتر» به دلیل رویکرد خاص و جامع خود، جایگاهی ویژه در میان آثار نظری تئاتر پیدا کرده است. مارک فورتیه در این اثر، ویژگی هایی را به کار گرفته که آن را از بسیاری دیگر از متون مشابه متمایز می کند و آن را به مرجعی قابل اتکا برای دانشجویان و پژوهشگران تبدیل کرده است.
جامعیت و جنبه مقدماتی
هدف اصلی فورتیه، ارائه شرحی مقدماتی اما گسترده از جریان کنونی نظریه فرهنگی و چگونگی کاربرد احتمالی آن در تئاتر است. این کتاب به گونه ای طراحی شده که طیف وسیعی از ایده ها را معرفی کند و خوانندگان می توانند برای مطالعه عمیق تر هر یک از این مباحث، به کتاب های تخصصی تر رجوع کنند. در واقع، این اثر پلی است میان دانشجو و دنیای پیچیده نظریه های تئاتر، که مسیر را برای درک پایه های فکری هموار می سازد.
مزیت تأخر
«نظریه در تئاتر» با توجه به گستردگی کارهایی که پیش از این در حوزه نظریه تئاتر انجام شده، از مزیت «تأخر» خود به بهترین نحو بهره برده است. فورتیه توانسته با نگاهی به قلمروهای نظریه های پیشین، برداشتی وسیع تر و جامع تر از نظریه را مبنای کار خود قرار دهد. این رویکرد به ایشان امکان می دهد تا بدون نادیده گرفتن کارهای قبلی، به غنای محتوای کتاب بیفزاید و دیدگاه های متعددی را به طور همزمان بررسی کند.
تمرکز بر نظریه های برون تئاتری
یکی از مهم ترین ویژگی های این کتاب، تمرکز آن بر نظریه هایی است که منشأ آن ها در بیرون از حوزه تئاتر است. برخلاف بسیاری از مطالعات دیگر که عمدتاً به نظریه های خاص تئاتر می پردازند، فورتیه نظریه را با مفهوم عام آن مورد توجه قرار داده است. او مکاتب فکری گوناگون مانند ماتریالیسم، نشانه شناسی، روانکاوی، فمینیسم و پسامدرنیسم را تحلیل می کند و نحوه انطباق یا عدم انطباق آن ها با پدیده تئاتر را بررسی می کند. این رویکرد، دیدگاهی وسیع تر به خواننده می دهد و تئاتر را در بستری گسترده تر از نظریه های فرهنگی قرار می دهد.
روش کثرت گرایانه و پرسشگرانه
روش بیانی این کتاب، کثرت گرایانه و باز است. فورتیه از جانبداری از یک نظریه خاص پرهیز می کند و به جای آن، خواننده را به تردید و شک سالم دعوت می کند. او معتقد است که یک کتاب نظریه باید راه را برای عدم قطعیت باز نگه دارد تا به رویه پرسشگرانه خرد انسان نزدیک تر باشد و به راهنمایی قابل اعتمادتر تبدیل شود. این رویکرد، کتاب را از یک مجموعه صرفاً توصیفی فراتر می برد و آن را به ابزاری برای تفکر انتقادی و گفت وگو تبدیل می کند.
نظریه های کلیدی و مکاتب فکری مورد بررسی در کتاب
کتاب «نظریه در تئاتر» به شکلی نظام مند به بررسی مجموعه ای از مهم ترین نظریه هایی می پردازد که در طول یک و نیم قرن گذشته، درک ما را از جهان، فرهنگ و به تبع آن تئاتر شکل داده اند. فورتیه این نظریه ها را نه فقط برای معرفی، بلکه با هدف بررسی کاربرد و بازتاب آن ها در پدیده تئاتر انتخاب کرده است. ایشان به خواننده نشان می دهد که هر یک از این مکاتب فکری چگونه می توانند به تحلیل و فهم عمیق تر تئاتر یاری رسانند.
- ماتریالیسم (کارل مارکس): ریشه های این نظریه در نیمه دوم قرن نوزدهم قرار دارد و بر نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی در شکل گیری هنر و فرهنگ تأکید می کند. فورتیه بررسی می کند که چگونه این دیدگاه می تواند در تحلیل تولیدات تئاتری و ارتباط آن ها با ساختارهای طبقاتی و قدرت به کار رود.
- نشانه شناسی (سوسور، پیرس، بارت): در نیمه اول قرن بیستم توسعه یافت و بر مطالعه نشانه ها و نظام های دلالتی متمرکز است. فورتیه نشان می دهد که چگونه می توان تئاتر را به عنوان یک نظام نشانه ای پیچیده بررسی کرد که در آن هر عنصر صحنه (لباس، نور، حرکت بازیگر و…) دارای معنای خاصی است.
- روانکاوی (ژاک لاکان): این نظریه که از اوایل قرن بیستم آغاز شد، به تحلیل ناخودآگاه، امیال و ساختار سوژه می پردازد. فورتیه کاربرد آن را در درک شخصیت های نمایشی، روانشناسی بازیگر و تأثیر تئاتر بر ناخودآگاه تماشاگر بررسی می کند.
- پدیدارشناسی: این مکتب فکری بر تجربه آگاهانه و درک مستقیم پدیده ها تأکید دارد. در زمینه تئاتر، پدیدارشناسی به مطالعه تجربه زیسته بازیگر و تماشاگر، حضور بدنی و آگاهی لحظه ای در اجرا می پردازد.
- پساساختارگرایی و واسازی (دریدا): این نظریه ها که در بخش دوم قرن بیستم ظهور کردند، به تردید در مفاهیم ثابت و نقد ساختارهای معنایی می پردازند. فورتیه نشان می دهد که چگونه واسازی می تواند ساختارهای سنتی تئاتر و مفاهیم رایج از متن و اجرا را به چالش بکشد.
- نظریه واکنش خواننده/مخاطب: این نظریه بر نقش فعال مخاطب در خلق معنا تأکید دارد و بررسی می کند که چگونه تجربه شخصی، فرهنگ و پیش زمینه های ذهنی تماشاگر، درک او را از یک اثر تئاتری شکل می دهد.
- فمینیسم و نظریه جنسیت: این مکاتب به نقد ساختارهای پدرسالارانه و بررسی نقش جنسیت در فرهنگ و هنر می پردازند. فورتیه تحلیل می کند که چگونه تئاتر می تواند بازتابی از نابرابری های جنسیتی باشد یا ابزاری برای به چالش کشیدن آن ها.
- پسامدرنیسم: این جریان فکری که از نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد، به نقد روایت های بزرگ، تکثرگرایی و بازی با فرم ها می پردازد. فورتیه کاربرد آن را در تئاتر معاصر و شکستن مرزهای سنتی میان ژانرها و فرم ها بررسی می کند.
- پسااستعماری: این نظریه به تحلیل تأثیرات استعمار و روابط قدرت میان فرهنگ ها می پردازد. فورتیه نشان می دهد که چگونه تئاتر می تواند بستری برای بیان هویت های به حاشیه رانده شده و نقد میراث استعمار باشد.
فورتیه با انتخاب این نظریه ها، به خواننده یک نقشه راه فکری می دهد تا بتواند به شکلی جامع و تحلیلی، پدیده تئاتر را در ابعاد مختلف آن (از تولید تا دریافت، از متن تا اجرا و از فرد تا جامعه) بررسی کند. این رویکرد، نه تنها به درک عمیق تر تئاتر کمک می کند، بلکه بینش های تازه ای در مورد تعامل هنر و نظریه در اختیار مخاطب قرار می دهد.
ساختار فصلی کتاب: خلاصه ای عمیق از محتوای هر فصل
کتاب «نظریه در تئاتر» به شکلی هوشمندانه و با هدف پوشش دادن ابعاد مختلف پدیده تئاتر، در سه فصل اصلی سازماندهی شده است. هر فصل به یکی از جوانب مهم تئاتر می پردازد و نظریه های مرتبط با آن را با ذکر مثال های گویا توضیح می دهد. این ساختار به خواننده کمک می کند تا پیچیدگی های نظری را به شکلی نظام مند درک کند.
فصل اول: تئاتر، زندگی و زبان
فصل اول کتاب به روابط بین نظام های کلامی و غیرکلامی در صحنه می پردازد و تئاتر را هم در حکم متن و هم به عنوان رویدادی زنده مورد توجه قرار می دهد. در این فصل، مباحث کلیدی مانند دلالت، بازنمایی، معنا، فهم، واژگان و سکوت، صحنه، زندگی، بدن و صدا بررسی می شوند.
نشانه شناسی، پدیدارشناسی و واسازی در تئاتر
نویسنده در این بخش، سه مکتب فکری مهم را با جزئیات بیشتر معرفی می کند و کاربرد آن ها در تحلیل تئاتر را شرح می دهد:
- نشانه شناسی: فورتیه با معرفی آرای سوسور، پیرس و بارت، تئاتر را به عنوان یک زبان بصری و اجرایی بررسی می کند. او نشانه شناسی تئاتر را در آثار نمایشنامه نویسانی چون هنریک ایبسن و جرج برنارد شاو (با بررسی دستور صحنه) و کارگردانانی مانند برتولت برشت و ایده های والتر بنیامین (در مورد نمایشگر و اجرا) تبیین می کند. همچنین به تئاتر آوانگارد و مفهوم نشانه زدایی (desemiotics) می پردازد که در آن، نشانه ها از معناهای مرسوم خود جدا می شوند.
- پدیدارشناسی: این بخش به تجربه زیسته و حضور در لحظه تئاتر می پردازد. فورتیه از ایده های استانیسلاوسکی و چخوف در زمینه واقع گرایی و تأکید بر زندگی درونی شخصیت ها بهره می برد. او همچنین آرای آنتونن آرتو و نیچه را در مورد تئاتر بی رحمی و بازگشت به ریشه های باستانی و آیینی تئاتر بررسی می کند. انسان شناسی تئاتر نیز در این بخش مورد اشاره قرار می گیرد.
- پساساختارگرایی و واسازی: فورتیه در اینجا به ژاک دریدا و مفهوم واسازی می پردازد و نشان می دهد که چگونه این رویکرد می تواند ساختارهای سنتی تئاتر و معناهای ثابت را به چالش بکشد. او همچنین به ایده های یرژی گرتوفسکی و هربرت بلاو در مورد تئاتر فقیر و نقد تئاتر متعارف اشاره می کند.
با مطالعه این بخش، خواننده به درکی عمیق از تعامل پیچیده زبان، بدن، فضا و معنا در یک اجرای تئاتری می رسد و می آموزد که چگونه از منظر این مکاتب به تحلیل یک نمایش بپردازد. مثال ها و تحلیل های فورتیه، درک این مفاهیم انتزاعی را برای مخاطب ملموس تر می سازد.
مارک فورتیه معتقد است: «من نظریه را دوست دارم. من تئاتر را هم دوست دارم. به گمان من بهترین کار این است که این دو را به هم نزدیک کنیم. مثل آن است که کیکمان را بخوریم و در همان حال به آن فکر کنیم.» این جمله هسته اصلی رویکرد ایشان به رابطه نظریه و عمل در تئاتر را بیان می کند.
فصل دوم: سوبژکتیویته و تئاتر
فصل دوم کتاب «نظریه در تئاتر» بر روی افراد درگیر در فرایند تئاتر متمرکز است و به بررسی جایگاه و پیوندهای انسانی می پردازد. این فصل، مباحث کلیدی نظیر سوبژکتیویته (فردیت یا فاعل بودگی)، عاملیت، مؤلف، شخصیت، بازیگر و مخاطب را از منظرهای نظری متفاوت تحلیل می کند.
روانکاوی، فمینیسم و نظریه واکنش مخاطب
در این بخش، فورتیه سه نظریه دیگر را مورد بحث قرار می دهد که به طور مستقیم با ابعاد انسانی و روانی تئاتر سروکار دارند:
- نظریه روانکاوی: نویسنده با تکیه بر آرای ژاک لاکان، به بررسی ساختار سوژه و ناخودآگاه در تئاتر می پردازد. مفاهیمی مانند درام درمانی، ایفای نقش و تجربیات اسپالدینگ گری در این زمینه مورد توجه قرار می گیرد. همچنین به روانکاوی ریشه ای و تأثیر جریاناتی مانند دیونیزوس در سال 69 اشاره می شود. ارتباط روانکاوی با فمینیسم نیز برای تحلیل نقش های جنسیتی و بازنمایی آن ها در تئاتر بررسی می شود.
- نظریه فمینیستی و جنسیت: این بخش به تحلیل نقش های جنسیتی، قدرت و بازنمایی زنان در تئاتر می پردازد. فورتیه با اشاره به آثار نمایشنامه نویسانی مانند کاریل چرچیل و ایده های سوزان توزاک شانگ، نشان می دهد که چگونه تئاتر می تواند ابزاری برای به چالش کشیدن کلیشه های جنسیتی و طرح مسائل فمینیستی باشد.
- نظریه دریافت و واکنش مخاطب: این نظریه بر نقش فعال مخاطب در خلق معنا تأکید دارد. فورتیه چگونگی تأثیر تفاوت های فردی و فرهنگی مخاطبان بر درک آن ها از یک اجرای تئاتری را بررسی می کند. او با مثال هایی از اقتباس های تئاتری، نمایشنامه «اولنا» اثر دیوید ممت و اجرای «رویای شب نیمه تابستان» پیتر بروک، نشان می دهد که چگونه مخاطب نه تنها یک دریافت کننده منفعل، بلکه یک شریک فعال در تجربه تئاتر است.
این فصل، دیدگاهی عمیق تر به خواننده می دهد در مورد اینکه چگونه تئاتر نه تنها نمایشی بیرونی، بلکه بازتابی از جهان درونی انسان ها و تعاملات پیچیده آن هاست. تحلیل فورتیه، مخاطب را به تأمل درباره هویت، عاملیت و تجربه فردی در قالب تئاتر وا می دارد.
فصل سوم: دنیا و تئاتر (تئاتر به مثابه نهادی در جهان)
فصل سوم کتاب «نظریه در تئاتر»، نگاهی وسیع تر به روابط تئاتر با جهان بیرون از تماشاخانه دارد و تئاتر را به مثابه نهادی در دل اجتماع و فرهنگ بررسی می کند. این فصل به عواملی چون نیروهای تاریخی، اقتصادی و سیاسی می پردازد که تئاتر را به شیوه، زمان و مکان خاصی مرتبط می کنند و نشان می دهد که چگونه تئاتر، آینه ای از زمانه خود و همچنین ابزاری برای تغییر آن است.
نظریه ماتریالیستی، پسامدرن و پسااستعماری
در این بخش، فورتیه سه رویکرد نظری دیگر را معرفی می کند که به تحلیل ارتباط تئاتر با نیروهای جهانی می پردازند:
- نظریه ماتریالیستی: نویسنده با تکیه بر ایده های ماتریالیسم، به بررسی تأثیر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی بر تولید و دریافت تئاتر می پردازد. او با مثال هایی از آثار ویلیام شکسپیر (مانند «کوریولانوس») و تحلیل های برتولت برشت، نشان می دهد که چگونه تئاتر می تواند ابزاری برای نقد طبقات اجتماعی و قدرت باشد. مطالعات فرهنگی نیز در این بخش مورد توجه قرار می گیرد که به بررسی روابط فرهنگ با قدرت و ایدئولوژی می پردازد.
- نظریه پسامدرن: این بخش به تأثیرات پسامدرنیسم بر تئاتر معاصر می پردازد. فورتیه با ذکر مثال هایی از آثار نمایشنامه نویسانی چون تام استپارد، آنا دیور اسمیت و هاینر مولر، به بررسی ویژگی های تئاتر پسامدرن نظیر شکستن مرزهای سنتی، بازی با فرم ها، ارجاعات بینامتنی و نقد روایت های بزرگ می پردازد. او همچنین به اجرای پسامدرن اشاره می کند و چهره هایی مانند اندی کافمن و لینکلن را مورد توجه قرار می دهد.
- نظریه پسااستعماری: این نظریه به تحلیل روابط قدرت و نابرابری هایی که از دوران استعمار نشأت می گیرد، می پردازد. فورتیه نشان می دهد که چگونه تئاتر می تواند بستری برای بیان هویت های به حاشیه رانده شده و نقد میراث استعمار باشد. او با مثال هایی از نمایشنامه «توفان» امه سزر، و آثار وول سوینکا و آگوستو بوآل (در مورد تئاتر ستمدیدگان)، تأثیر این رویکرد را در تئاتر بینافرهنگی و سیاسی روشن می سازد. آثار دیوید هنری هوانگ و تامسون هایوی، و همچنین پرفورمنس های کوکو فوسکو و گیلرمو گومز نیز در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد.
مثال هایی که در این کتاب آورده شده، عمدتاً از تئاتر آمریکا و اروپا هستند، اما نگاهی به تئاتر آفریقا، یونان باستان و رنسانس نیز در میان نمونه ها دیده می شود تا گستردگی و شمول نظریه ها را در فرهنگ ها و دوره های مختلف نشان دهد. این فصل، تئاتر را از یک هنر صرفاً سرگرم کننده فراتر می برد و آن را به نهادی پویا و تأثیرگذار در گفت وگو با جهان بیرونی معرفی می کند.
نتیجه گیری: چرا نظریه در تئاتر همچنان یک کتاب حیاتی است؟
کتاب «نظریه در تئاتر» اثر مارک فورتیه، فراتر از یک معرفی ساده، اثری جامع و تحلیلی است که به خواننده کمک می کند تا به درکی عمیق و چندوجهی از هنر تئاتر دست یابد. اهمیت این کتاب نه تنها در معرفی مجموعه ای از نظریه های کلیدی فرهنگی و چگونگی کاربرد آن ها در تئاتر است، بلکه در تشویق به تفکر انتقادی و گشودن باب گفت وگویی پایان ناپذیر پیرامون ماهیت تئاتر و جایگاه آن در جهان معاصر نیز هست.
فورتیه با رویکردی کثرت گرایانه و پرسشگرانه، به خواننده می آموزد که هیچ پاسخ قطعی برای تمام پرسش های تئاتری وجود ندارد، بلکه باید همواره با ذهنی باز و تردیدی سازنده به مسائل نگریست. این کتاب به فعالان، پژوهشگران و دانشجویان تئاتر ابزارهایی تحلیلی می دهد تا بتوانند نه تنها به تحلیل آثار موجود بپردازند، بلکه خود به تولید آثاری فکرشده و عمیق تر دست بزنند. در نهایت، «نظریه در تئاتر» به ما یادآوری می کند که تئاتر، آینه ای است که نه تنها واقعیت را بازتاب می دهد، بلکه خود بخشی از واقعیت است و در تعامل مداوم با نیروهای فکری، اجتماعی و فرهنگی قرار دارد. مطالعه این خلاصه می تواند آغازگر سفری جذاب به دنیای بی کران نظریه های تئاتر باشد و خوانندگان را به تعمیق بیشتر در این مباحث دعوت می کند.
نکات تکمیلی: درباره ترجمه و انتشار
کتاب «نظریه در تئاتر» به زبان فارسی توسط فرزان سجودی و نریمان افشاری ترجمه شده و انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رسانده است. اولین چاپ این اثر در سال ۱۳۸۸ صورت گرفته و تا کنون چندین بار تجدید چاپ شده که نشان از استقبال جامعه فرهنگی و دانشگاهی از آن دارد. ترجمه چنین کتاب هایی که از ماهیت تخصصی و پیچیدگی های نظری برخوردارند، همواره با چالش هایی همراه است. وجود دو مترجم برای این اثر، هرچند ممکن است در برخی بخش ها به تفاوت هایی در سبک و روان بودن متن منجر شود، اما در مجموع، این ترجمه توانسته محتوای غنی و مهم کتاب را به جامعه فارسی زبان معرفی کند و منبعی ارزشمند برای علاقه مندان به مطالعات تئاتر فراهم آورد. مطالعه این اثر برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از ارتباط میان نظریه و هنر تئاتر است، توصیه می شود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه جامع کتاب نظریه در تئاتر مارک فورتیه" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه جامع کتاب نظریه در تئاتر مارک فورتیه"، کلیک کنید.